-
روزه سکوت
شنبه 25 مهرماه سال 1388 09:16
دیگه دوست ندارم بیام اینجا باید برم سر خونه زندگیم میخوام روزه سکوت بگیرم تا آخر عمرم خدایا کمکم کن این دنیا هیچیش مطابق میل من نیس اما این مهم نیست مهم اینه که من مطابق میل تو باشم خداحافظ
-
خدایا! ما را بهشتی کن!
چهارشنبه 22 مهرماه سال 1388 21:26
خواستم از تو تشکر کنم و قربون صدقه تو برم که اینقدر تلفنت من را شاد کرد و اومدم سراغ کارم. به خودم گفتم مگه تو نبودی که دیشب به خودت قول دادی که دیگه اینقدر روش حساب نکن و لیلی به لالاش نذار. مگه تو نبودی که میگفتی تقصیر خودته اینقدر باش یکی می شی که وقتی بهت مبگه بالا وایسا و یه تشر میاد هم اینقدر برات برخورندس! آره،...
-
متنفرم!
پنجشنبه 16 مهرماه سال 1388 23:53
خدایا! گله دارم خدایا از همه مردها و آدم هایی که امروز با کلامشون، لبخندشون و حتی سکوت و عدم مخالفتشون من را امیدوار و ذوق زده می کنند و به اوج قله ها می رسونندم ولی! فردا با کلامشون، اخمشون و شکستن سکوتشون امیدی که دادند را پس میگیرند و به اعماق چاهها پرتم می کنند... گله دارم. خدایا من این آدم ها را نمی بخشم! تو هم...
-
کوچه بهشاد!
چهارشنبه 8 مهرماه سال 1388 13:58
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند. به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد . کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای...
-
تلخ
شنبه 31 مردادماه سال 1388 11:50
چقدر تلخه لحظه جدایی چقدر سخته پایان وای خدای من! ... اما نه ! تا پایانی نباشه آغازی دوباره نمی تونه باشه ... خدایا شکرت
-
ماه عسل
دوشنبه 12 مردادماه سال 1388 13:14
خدا جونم! مرسی! خدایا نه تنها تو غمهام تو را احساس کردم! بلکه تو شادیهام هم تو را احساس می کنم. خدایا! اون روزهایی که کمکم کردی تا احساسم بر منطق و ایمانم غلبه نکنه. اون روزهایی که کمکم کردی که نلغزم. اون روزهایی که یاریم کردی که حسادتم بر من چیره نشه و تونستم و موندم و تحمل کردم، تو را و وجودت را درک کردم. درسته که...
-
می خواهم پیاده شوم
چهارشنبه 24 تیرماه سال 1388 11:20
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند ستایش کردم ، گفتند خرافات است عاشق شدم ، گفتند دروغ است گریستم ، گفتند بهانه است خندیدم ، گفتند دیوانه است دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم دکتر علی شریعتی پیوست :خیلی دلم گرفته. از دست خودم. خدایا تنهام نگذار!
-
امانت
جمعه 19 تیرماه سال 1388 16:03
گاهی وقتا حس و حال اون روزها بهم رو می کنه! وای خدای من! کمکم کن دیگه بهش فکر نکنم. حتی فکر کردن بهش دیگه الان حس خائن بودن بهم میده. و من این حس را هم دوست ندارم. درسته که در مقابل کسی جز خودم مسئول نیستم. اما در مقابل اعتمادها امانت دار هستم و خواهم بود.
-
خودت
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 15:39
می دونستی خودت یه آدم تنبل و بی انگیزس؟! نکته اخلاقی: خودتا عوض کن! اما اونی بشو که خودت می خوای باشی! یه نکته دیگه: خوش به حالت که چنین همراهی داری. کاش منم طرفم به این خوبی می بود! ضمیمه :خیلی خیلی شهادت ندا و امثال اون را تسلیت می گم. امیدوارم که یه روزی معلوم نشه که هممون بازیچه سیاست بودیم. اون روز روزیه که آقای...
-
لجاجت...
جمعه 29 خردادماه سال 1388 16:39
می خوام دست از لجاجت بردارم خیلی سخته مخصوصا مواقعی که لجاجت روی اثبات یکسری مسائل باشه مسائلی مثل... مثل اینکه به کسی بخوای ثابت کنی که نیازی به همراهیش تو بعضی مسائل نداری اما در همین حال هم به خاطر خواست خودش خیلی روش حساب کردی و بهش تکیه کردی ... شاید اشتباه اینجاست که فکر کردی خودش خواسته از بس که روی خواستت...
-
انتظار!
جمعه 29 خردادماه سال 1388 01:11
خیلی منتظر موندم اما خبری نشد هیچ خبری شاید برنامه های تلوزیون جذاب ترن... شایدم خوابت برد... شایدم...!!! شب بخیر!
-
موسوی ! رای ما را پس بگیر !
دوشنبه 25 خردادماه سال 1388 16:53
کاش رای نمی دادم ... کاش ... کاش آقای موسوی کوتاه نیاد و سکوت نکنه سکوت ، عین خیانته خیانت در حق دانشجویانی که با کتک از روی خورده شیشه از خوابگاههای دانشگاهها بیرون شدند. خیانت در حق زنهایی که توی خیابون زیر باتم این نامردها که خودشون را امام علی می دونن خورد شدند. رحمت به طلحه و زبیر ، این ابوبکر که از معاویه هم...
-
روز زن مبارک!
یکشنبه 24 خردادماه سال 1388 13:22
حالا که همه مردها حواسشون به نتایج نامطلوب انتخاباته ! ما خودمون به خودمون می گیم روز زن مبارک! اسمشم می زاریم خودکفایی خودمون نه بی وفاییه اونها
-
دستاوردهای انقلاب
یکشنبه 17 خردادماه سال 1388 11:50
این روزها، روزهای شادی و غمه! روزهایی که دستاوردهای انقلاب به بهونه انتخابات مورد بحث و بررسی قرار می گیره. بیشتر بحث سره اینه که دولت کدوم آقا کمتر دزدی کرده و ملاک انتخاب هم همین شده از اونجایی که انسان جایزالخطاست، دولت بدون دزد وجود نداره یکی ملیاردی به جیب زده و یکی ملیاردی تر! یکی بیشتر جوونها را مورد آزار قرار...
-
گنگ!
یکشنبه 10 خردادماه سال 1388 13:52
گنگ شدم چون هیچوقت نگفتم گنگ نمی شم راههای زجر دادن تو یکی دو تا که نیست ولی تو خصییص بازی در میاری فکر کردی نده اما زجرکشت می کنم آره من که مشکلی ندارم هر چی تو بگی اما نگفتی لال نشم گفتی؟ نه اگه تو خسته شده باشی مصلما نمی گم بخواهی قول می دم نخواهی هم کتبا تعهد می دم که به خواست تو احترام بگذارم اگه تغییر کنم که...
-
شهر الکترونیک
جمعه 8 خردادماه سال 1388 01:36
این هفته جای شما خالی کنفرانس شهر الکترونیک خیلی خوش گذشت! یه جاهاییش حرص آدم را در میاوردن اما در کل خوب بود.... ضمیمه: اینا به خاطر تو نوشتم که این دفعه که میای اینجا دسته خالی برنگردی وگرنه نوشتنم نمی اومد. پیوست۱: مرجان جون بهت تبریک می گم که بالاخره ویزا گرفتی. به امید دیدنت در اونجا. پیوست۲: کی رییس جمهور می...
-
شروط ضمن عقد برای زنان
سهشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1388 02:18
واقعیت انکارناپذیر این است که زنان پس از ازدواج از حقوقی به مراتب کمتر از شوهران خود برخوردارند. در حالی که طلاق، حضانت فرزندان و... حق مرد است،زن باید برای سفر به خارج از کشور، ادامه تحصیل و شغل رضایت شوهرش را کسب کند. بتازگی میبینیم که دختران جوان همراه شوهران آینده خود ضمن آن که اعتقاد دارند این قوانینی...
-
چرایی یا چگونگی ؟!
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 02:15
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی که اوتمام شد من آغاز شدم دکتر علی شریعتی چرا دیر و سخت به اینجا رسیدم شاید شنیدین که انیشتن می گه Sometime someone pays much for something...
-
خدایا
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 09:29
خدایا : عقیده ام را از دست عقده ام مصون دار. خدایا : به من قدرت تحمل عقیده مخالف را ارزانی کن . خدایا : رشد عقلی و علمی ، مرا از فضیلت،تعصب، احساس و اشراق محروم نسازد. خدایا : مرا همواره ، آگاه و هوشیار دار،تا قبل از شناختن درست کسی با فکری_ مثبت یا منفی_قضاوت نکنم . خدایا : جهل آ میخته با خودخواهی و حسد ، مرا ،...
-
دعای آرامش!
شنبه 12 اردیبهشتماه سال 1388 01:41
خدایا, به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را می توانم و دانشی تا بدانم تفاوت این دو را دکتر علی شریعتی
-
سوتکی!
جمعه 4 اردیبهشتماه سال 1388 21:53
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ، نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ، ولی بسیار مشتاقم ، که از خاک گلویم سوتکی سازد ، تا گلویم سوتکی باشد ، به دست کودکی خردسال و بازیگوش و او یکریز و پی در پی ، دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان را آشفته و آشفته تر سازد . بدین سان بشکند در من ، سکوت...
-
دکتر
چهارشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1388 23:43
هیچی به ذهنم نمی رسه که بخوام بگم! جز اینکه هیچوقت ماهی را که گرفتین رهاش نکنین. والا ! شاعر می گه : دوزار بده آش به همین خیال باش یعنی می شه بتونم و برم؟! کاش! خدایا! راضیم به رضای تو!
-
آب....
چهارشنبه 26 فروردینماه سال 1388 00:48
کافیه بفهمه ازش می ترسی! ...اون وقته که خفت می کنه ولی اگه حس کنه دوستش داری همیشه مواظبته!
-
گارانتی
دوشنبه 24 فروردینماه سال 1388 21:54
مدل سیستم : زندگی مشترک شروع ضمانت : از وقتی که برق صمیمیت و صداقت را تو چشمات دیدم خاتمه ضمانت : تا هر وقت که تو بخوای مدت ضمانت : دسته خداست ( معادل یه عمر ) شرایط ضمانت 1- این گارانتی فقط در مدت تعیین شده دارای اعتبار است. 2- ضمانت فقط شامل رجوع بعد از اتمام تحصیلات تکمیلی می باشد و موارد جانبی را شامل نمی باشد. 3-...
-
زندگی تاس خوب آوردن نیست، تاس بد را خوب بازی کردن است...
یکشنبه 23 فروردینماه سال 1388 01:20
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد. همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن...
-
غازها و عقاب ها
جمعه 21 فروردینماه سال 1388 00:18
توی زندگی ، تفاوت آدم ها در نگاهشون به زندگی ، به اندازه تعداد اونهاست . همون طور که صورت ها و ظاهر ادم ها با هم فرق داره ، در افکار و رفتارشون با هم تفاوت دارن . به نوعی می شه گفت هر انسانی یک کتابه . تا زمانی که بازش نکنی و نخونیش ،اون رو کامل نشناختی .. اصلا هم آ سون نیست چون گاهی بعضی کتاب ها اونقدروحشتناک هستند...
-
مادر جان!
یکشنبه 16 فروردینماه سال 1388 21:30
مقاله ای که برای آمریکا فرستاده بودم ، پذیرفته شده مادر جان! نمی دونی چقدر خوشحالم اینقدر که جایی بهتر از اینجا برا خبر دادن به تو پیدا نکردم
-
Error 691 !
شنبه 15 فروردینماه سال 1388 22:15
Error 691 مساوی است با حضور همزمان من و تو در اینجا.... حضور همزمان مساوی است با یک حس مشترک! حس مشترک مساوی است با....؟؟؟ پیوست : خیلی خوبه که من از خرید کارت اینترنت معافم! بابتشم از خودم تشکر می کنم (هر چی می گی خودتی ،خودت پررویی! )
-
خیلی ممنون
شنبه 15 فروردینماه سال 1388 13:35
سلام علیکم. به به چه بارونی! وه وه چه زندگانی! آخه این چه وقت بیدار شدنه؟ آهای عید تموم شد! خواهش می کنم باور کن! پیوست : با خودم بودما! لطفا کسی به خودش نگیره و بدش نیاد! خدایا! راه درست زندگی کردن را به من بیاموز ! خیلی ممنون.
-
13بدر!( قسمت دوم)
جمعه 14 فروردینماه سال 1388 01:41
خیلی سخته! شایدم خیلی دیر باشه! اما نه! باید کم کم یاد بگیرم، یاد بگیرم چطور با شرایط کنار بیام. یاد بگیرم چطور بدون اینکه دیگران را ناراحت کنم بهشون بفهمونم پاشون را از گلیم خودشون درازتر می کنن. نکنه منم همینطوریم. نکنه منم تو کارایی که بهم مربوط نیست اظهارنظر می کنم. تا اینجاش تقریبا یک بار دیگه تکرار شده بود و کم...